عکس هفته
نظرتون رو راجع به این تصویر بنویسید
نظرتون رو راجع به این تصویر بنویسید
"باسمک الودود"
کانون فرهنگی و هنری شهدای مسجد امام سجاد(ع) با استعانت از خداوند مهربان و توجهات حضرت ولی عصر(عج) تصمیم دارد در آغاز هر هفته سوالی را در تابلو اعلانات مسجد نصب نماید ودر جمعه شب همان هفته به پاسخ برتر هدیه ای به رسم یادبود اهدا نماید. لذا از نمازگزارن محترم دعوت می شود دراین امر مارا یاری نموده و مارا از نقطه نظرات خود بهره مند سازند.
مسابقه ی هفتگی شماره (1) ویژه ی نمازگزاران مسجد امام سجاد (ع)
سوال:چرابرخی از مردم در نماز جماعات مساجد شرکت نمی کنند؟(2مورد کافی است)
پاسخ مسابقه را می توانید با قید نام ونام خانوادگی به این شماره پیامک بزنید.
09192944100
یا پاسخ را در برگه ای نوشته وتا نماز مغرب وعشا پنجشنبه ی این هفته به امام جماعت مسجد یا مسئول فرهنگی هیئت امنا ، جناب آقای درودگر تحویل نمایید.
تشکر
1-علی اکبر پورفرخی
2-حاج علی مقیمی
3-سیدمهدی ابراهیمی
لطفا نظرتون رو راجع به این عکس بنویسید.
غیر از آثار فردی و اجتماعی نماز جماعت(که به آنها اشاره خواهدشد)پاداشهای عظیمی برای آن بیان شده که در اینجا به بعضی ازروایات،اشاره میشود. از رسول خدا(ص)نقل شده که:«من سمع النداء فلم یجبه من غیرعلة فلا صلاة له» (۱)نماز کسی که صدای اذان را بشنود و بی دلیل،در نماز جماعتمسلمانان شرکت نکند،ارزشی ندارد.
در حدیث،تحقیر نماز جماعت،به منزله تحقیر خداوند بشمار آمدهاست:«من حقره فانما یحقر الله» (2) شرکت دائم در نماز جماعت،انسان را از منافق شدن بیمه میکند. (3) و برای هر گامی که به سوی نماز جماعت و مسجد برداشته شود،ثوابو حسنه در نظر گرفته شده است. (4) همین که کسی برای شرکت در نماز جماعت از منزل خارجمیشود،یا در مسجد،در انتظار نماز جماعتبه سر میبرد پاداش کسیرا دارد که در این مدت،به نماز مشغول بوده است. (5) تعداد حاضران در نماز جماعت،هر چه بیشتر باشد،پاداش آن بیشتراست.این کلام رسولخداست که فرمود:«ما کثر فهو احب الی الله» (6) حدیث جالبی در بیان فضیلت نماز جماعت است که قسمتی از آندر رسالههای عملیه هم ذکر شده است.ترجمه تمام حدیث چنین است:
اگر اقتدا کننده 1 نفر باشد،پاداش 150 نماز داده میشود.
اگر اقتدا کننده 2 نفر باشد،پاداش 600 نماز داده میشود.
اگر اقتدا کننده 3 نفر باشد،پاداش 1200 نماز داده میشود.
اگر اقتدا کننده 4 نفر باشد،پاداش 2400 نماز داده میشود.
اگر اقتدا کننده 5 نفر باشد،پاداش 4800 نماز داده میشود.
اگر اقتدا کننده 6 نفر باشد،پاداش 9600 نماز داده میشود.
اگر اقتدا کننده 7 نفر باشد،پاداش 19200 نماز داده میشود.
اگر اقتدا کننده 8 نفر باشد،پاداش 36400 نماز داده میشود.
اگر اقتدا کنندگان و امام جماعتبه 10 نفر رسیدند،پاداش72800 نماز دارد.
ولی،همین که عدد افراد از ده نفر گذشت،حساب آنرا جز خداکسی نمیداند. (7) در حدیث دیگر است:هر که نماز جماعت را دوستبدارد،خدا وفرشتگان او را دوست میدارند. (8) در زمان پیامبر(ص)هرگاه افراد نماز جماعت کم میشدند، آنحضرت به جستجو و تفقد از افراد میپرداخت و میفرمود:شرکت درنماز صبح و عشاء،بر منافقان از هر چیز سنگینتر است. (9) قرآن نیز،از اوصاف منافقان،بی حالی و کسالت هنگام نماز را بیانکرده است. (10 چرا که سحر خیزی و حضور در جماعت مسلمین،آن هم ازراههای دور و در گرما و سرما،نشانه صداقت در ایمان و عشق نمازگزاراست.
حضور در نماز جماعت،خاص یک منطقه نیست.انسان در هر جا که باشد،خوب استبه فکر نماز جماعت و حضور در آن و تشویقدیگران باشد.
رسول خدا(ص)در باره اهمیت جماعت،فرمود:
«صلاة الرجل فی جماعة خیر من صلاته فی بیته اربعینسنة.قیل:یا رسول الله!صلاة یوم؟فقال(ص):صلاةواحدة» (11) یک نماز با جماعت،بهتر از چهل سال نماز فرادی در خانهاست.پرسیدند:آیا یک روز نماز؟فرمود:بلکه یک نماز.
و میفرمود:صفهای نماز جماعت،همانند صفهای فرشتگان درآسمان چهارم است. (12) اولین نماز جماعتی هم که بر پا شد،به امامت رسول خدا و شرکتحضرت علی(ع)و جعفر طیار(برادر حضرت علی(ع))بود.همین کهابوطالب،فرزندش علی(ع)را دید که به پیامبر اقتدا کرده،به فرزنددیگرش جعفر گفت:تو نیز به پیامبر اکرم اقتدا کن و این جماعت دو سهنفری،پس از نزول آیه «فاصدع بما تؤمر» بود،که فرمان به علنی ساختندعوت و تبلیغ میداد. (13)
بر پایی فریضههای دینی به صورت دسته جمعتی،غیر از پاداشهای فراوانی که یاد شد،در زندگی فردی و اجتماعی امت مسلمان نیز،آثارمثبت و فراوانی دارد که به برخی اشاره میشود:
بزرگترین اثر معنوی نماز جماعت،همان پاداشهای الهی است که گفته شد.روایت است که شبی،علی علیه السلام تا سحر به عبادتمشغول بود.چون صبح شد،نماز صبح را به تنهائی خواند و استراحتکرد.
رسولخدا(ص)که آنحضرت را در جماعت صبح ندید،به خانه اورفت.حضرت فاطمه(ع)از شب زندهداری علی(ع)و عذر او از نیامدن بهمسجد سخن گفت.پیامبر فرمود:پاداشی که بخاطر شرکت نکردن درنماز جماعت صبح،از دست علی(ع)رفت، بیش از پاداش عبادت تمامشب است. (14) رسول خدا(ص)فرموده است:
لان اصلی الصبح فی جماعة احب الی من ان اصلی لیلتیحتی اصبح (15) اگر نماز صبح را به جماعتبخوانم،در نظرم محبوبتر ازعبادت و شب زندهداری تا صبح است.
بخاطر همین فضیلت و پاداشهاست که اگر تعداد نمازگزاران از ده نفربیشتر شود،اگر تمام آسمانها کاغذ،و دریاها مرکب و درختها قلم شودو فرشتگان بنویسند،پاداش یک رکعت آنرا نمیتوانند بنویسند. (16). و نماز جماعتبا تاخیر،بهتر از نماز فرادی در اول وقت است. (17)
نماز جماعت،مقدمه وحدت صفوف و نزدیکی دلها و تقویت کنندهروح اخوت است.
نوعی حضور و غیاب بی تشریفات،و بهترین راه شناسائی افراداست.
نماز جماعت،بهترین،بیشترین،پاکترین و کم خرجتریناجتماعات دنیاست و نوعی دید و بازدید مجانی و آگاهی از مشکلات ونیازهای یکدیگر و زمینه ساز تعاون اجتماعی بین آحاد مسلمین است.
نماز جماعت،نشان دهنده قدرت مسلمین و الفت دلها و انسجامصفوف است.
تفرقهها را میزداید،بیم در دل دشمنان میافکند،منافقان را مایوسمیسازد،خار چشم بدخواهان است.
نماز جماعت،نمایش حضور در صحنه و پیوند«امام»و«امت»
است.
در نماز جماعت،افراد در یک صف قرار میگیرند و امتیازات موهوم صنفی،نژادی،زبانی،مالی و...کنار میرود و صفا و صمیمیت ونوعدوستی در دلها زنده میشود و مؤمنان،با دیدار یکدیگر در صفعبادت،احساس دلگرمی و قدرت و امید میکنند.
نماز جماعت،عامل نظم و انضباط،صفبندی و وقتشناسیاست.
روحیه فردگرایی و انزوا و گوشهگیری را از بین میبرد و نوعی مبارزهبا غرور و خودخواهی را در بر دارد.
نماز جماعت،«وحدت»در گفتار،جهت،هدف و امام را میآموزدو از آنجا که باید پرهیزکارترین و لایقترین اشخاص،به امامت نمازبایستد،نوعی آموزش و الهام دهنده علم و تقوا و عدالت است.
نماز جماعت،کینهها و کدورتها و سوء ظنها را از میان میبرد وسطح دانش و عبودیت و خضوع را در جامعه اهل نماز، افزایش میدهد.
به خاطر اینهمه آثار است که به نماز جماعت،آنهمه توصیه شدهاست.حتی نابینایی وقتی از حضور پیامبر،اجازه خواست که به مسجدنیاید،آنحضرت فرمود:از خانه تا مسجد،ریسمانی ببندد و به کمک آن،خود را به نماز جماعتبرساند. (18) و نیز، نابینایانی که اجازه ترک شرکتدر نماز خواستند،رسول خدا(ص)اجازه نفرمود. (19) از طرف دیگر،برخورد شدید نسبتبه کسانی که به نماز جماعتاهمیت نمیدهند،نشان دیگری بر اهمیت و سازندگی آن است.
در حدیث است که به چنان کسان،همسر ندهید (20) و معرف آناننشوید. (21)
در نماز جماعت،آنکه جلو میایستد و مردم به او اقتدا میکنند،«امام»نام دارد.بعضی نیز به او«پیشوا»میگویند.در نظام اجتماعیسیاسی اسلام،آنکه پیشوایی جمعی را به عهده دارد،باید از یک سریفضیلتها و برتریها برخوردار باشد،تا فضایل او،الهامبخش دیگران نیزباشد.در نماز جماعت نیز،پیشنماز،باید در علم و عمل و تقوا و عدالت،برتر از دیگران باشد.
در حدیث میخوانیم:«فقدموا افضلکم» (22) و«فقدموا خیارکم»، (23) یعنی با فضیلتترین و بهترین خودتان را جلو بیندازید و به او اقتدا کنید.
احادیث،در این باره،بسیار است.به چند نمونه اشاره میکنیم:
امام جماعت،باید کسی باشد که مردم به ایمان و تعهد او اطمینانداشته باشند. (24) امام صادق(ع)فرمود:امام جماعت، رهبری است که شما را به سویخدا میبرد،پس بنگرید که به چه کس اقتدا میکنید. (25) ابوذر فرمود:امام شما،در قیامت، شفیع شماست.پس شفیع خودتانرا از افراد سفیه و فاسق قرار ندهید. (26) اقتدا کردن به افراد ناشناخته و آنان که در دین یا امامت،غلومیکنند،نهی شده است. (27) افرادی که در جامعه،بخاطر گناه علنی، شلاق خوردهاند،یا از طریق نامشروع،بدنیا آمدهاند،حق امام جماعتشدن ندارند. (28) امام جماعت،باید مورد قبول مردم باشد،و گرنه آن نماز،مورد قبولدرگاه خداوند نیست. (29) امام صادق(ع)در تفسیر این آیه شریفه (خذوا زینتکم عند کلمسجد) (30) هنگام رفتن به مسجد، ینتخود را همراه داشته باشید)
فرمود:زینت مسجد،پیشوای شایسته و امام جماعت مسجد است. (31) البته پوشیدن لباس پاک و داشتن وقار و عطر زدن و. ..نیز درروایاتی به عنوان«زینت مسجد»آمده است.
امام باقر(ع)فرمود:امام جماعتباید از افراد اندیشمند و صاحبفکر باشد. (32) رسول خدا(ص)فرمود:کسی که پشتسر امام عالم نماز بخواند،گویا پشتسر من و حضرت ابراهیم،نماز خوانده است. (33) امام جماعت،باید مراعات ضعیفترین افراد را بکند و نماز را طولندهد. (34) از مجموع این احادیث،موقعیتحساس امامت جماعتشناختهمیشود.
از آنجا که در امام جماعت،برتری و فضیلتبر دیگران شرط است،اگر در موقعیتی،چند نفر شایستگی آنرا داشتند که به آنان اقتدا شود،باز هم اوصاف و شرایطی به عنوان اولویت در روایات مطرح است کهآموزنده است و گرایش به ارزشها و انتخاب بهتر را میآموزد.از جمله:
1- کسی که قرائت نمازش بهتر باشد(اقرئهم)
2- کسی که در هجرت،پیشقدم باشد(اقدمهم هجرة)
3- کسی که دینشناستر و در مراتب علمی برتر باشد (اعلمهمبالسنة و افقههم فی الدین)
4- کسی که سن بیشتری داشته باشد(فاکبرهم سنا)
5- کسی که انس او با قرآن بیشتر باشد.
6- کسی که زیباتر و خوشروتر باشد. (35)
7- صاحب منزل،از مهمان در امام جماعتشدن مقدم است.
8- امام جماعت دائمی،بر افراد تازه وارد به مسجد،مقدم است.
در میان امتیازات،به مسئله«عالم بودن»بیش از هر چیزی تکیه شدهاست.این دانایی و اعلمیت،در همه مواردی که نوعی رهبری و پیشواییدر کار است،شرط و امتیاز است.
در حدیث است:
«من صلی بقوم و فیهم من هو اعلم منه لم یزل امرهم الی السفال الییوم القیامة» (36) کسی که امامت نماز و پیشوایی گروهی را به عهده بگیرد،در حالیکه میان آنان،داناتر از او هم باشد،وضع آن جامعه تا قیامت،همواره رو بهسقوط و پستی است.
البته همچنانکه در حدیثی گذشت،امام جماعتباید مورد پذیرش وقبول مردم باشد.این مقبولیت،از راه علم و پاکی و عدالت و تواضع واخلاق نیکو بدست میآید.
نباید غفلت داشت که گاهی دشمنان و اهل نفاق،برای ضربه زدنبه اسلام و روحانیت،امام جماعتی را با شایعه و تهمت و دروغ،بدناممیکنند تا او را به انزوا بکشند.هشیاری مردم،خنثی کننده این نقشهشیطانی است.پشتسر کسی نباید به جماعت ایستاد که با فسق و گناه وبدرفتاری،مقبولیتخود را از دست داده است،نه آنکه دستهای مرموزدشمن،او را از نظرها انداخته باشد!...
از شرایط امام جماعت،عادل بودن است.
عدالت را در کتب فقهی تعریف کردهاند.فقهای گرانقدر،از جملهحضرت امام خمینی(قدس سره)میفرمایند:
عدالت،یک حالت درونی است که انسان را از ارتکاب گناهانکبیره،و تکرار و اصرار نسبتبه گناهان صغیره باز دارد. (37) پاکی،تقوا،دوری از گناه،از نشانههای عدالت است.بنا بهاهمیت این صفت،در نظام اسلامی یکی از امتیازات به حساب آمده ودر فقه اسلامی و قانونی اساسی،داشتن آن برای مسئولان بلند پایه ومشاغل حساس،شرط است و کارهای مهم کشور و امور مردم،باید بدست افراد عادل انجام گیرد.
به برخی از این موارد که عدالتشرط است،توجه کنید:
در مسائل عبادی،امام جماعتباید عادل باشد.
در مسائل سیاسی عبادی،مثل نماز جمعه،خطیب و امام جمعه بایدعادل باشد.
در مسائل سیاسی و حقوقی،(همچون نمایندگی مجلس و تصویبقوانین)نظر فقهای عادلی بنام«شورای نگهبان»معتبر است.
در مسائل حقوقی،گرفتن و دادن هر حق به صاحبش،باید با گواهیافراد عادل باشد.
در مسائل تربیتی،اجرای حدود اسلامی و تادیب ظالم و خلافکار،وقتی است که افراد عادل،به خلاف و گناه او شهادت دهند.
در مسائل اقتصادی،بیت المال باید دست افراد عادل باشد.
در مسائل اجتماعی و فرهنگی،پخش و نشر خبرها،باید دست افرادعادل باشد و به خبر افراد فاسق،اعتماد نمیتوان کرد، مگر پس ازتحقیق و تفحص.
در مسائل نظامی،فرمانده کل قوا،با رهبری است،که عدالتشرطآنست.
پس عدالت،از ارکان مهم در نظام حکومتی اسلام و واگذاریمسئولیتهای اجتماعی و تنظیم امور زندگی است.
گرچه برخورداری از عدالت،و داشتن ملکه ترک گناه،از اموردرونی افراد است،ولی با علائم و نشانههایی که در زندگی و عمل افرادبروز میکند،میتوان به بود و نبود آن در افراد،پی برد.در روایات، برخی از این علائم به چشم میخورد و بعضی ملاکها بیان شده که باوجود آنها،میتوان کسی را عادل شمرد.
از امام صادق(ع)پرسیدند:عادل کیست؟
فرمود:
«اذا غض طرفه من المحارم و لسانه عن الماثم و کفه عنالمظالم» (38) کسی که چشمش را از نامحرم،زبانش را از گناه، ودستش را از ظلم حفظ کند:
پیامبر خدا(ص)نیز در حدیثی انسان جوانمرد و عادل را چنین معرفیمیکند:
«من عامل الناس فلم یظلمهم و حدثهم فلم یکذبهم و وعدهمفلم یخلفهم فهو ممن کملت مروته و ظهرت عدالته...» (39) کسی که با مردم،در معاملات،ستم نکند و در سخن،دروغ نگوید و در وعدههایش تخلف نکند،او از کسانیاست که مروتش کامل و عدالتش آشکار است.
از امام صادق(ع)سؤال شد:عدالت انسان را از کجا بشناسیم؟
فرمود:همین که کسی اهل حیا و عفتباشد و در خوراک و گفتار وشهوت،خود را به گناه نیالاید،و از گناهان بزرگی مثل زنا،ربا،شراب،فرار از جنگ،...(که مورد تهدید قرآن است)بپرهیزد،و جز در مواردیکه عذر دارد،از شرکت در جماعت مسلمین دوری نکند،چنین انسانیعادل است و تفتیش از عیوب او و غیبت او بر مردم حرام است... (40) در روایات دیگری میخوانیم:
به آنکس که نمازهای پنجگانه را به جماعتبخواند،خوشبین باشیدو گواهی او را بپذیرید. (41) شاید آنچه را که فقهاء،به عنوان«حسن ظاهری»در عدالتبیانمیکنند،همین باشد که با حضورش در مراسم و جماعت مسلمین ونبودنش در مراکز فساد و گناه،مایه اعتماد مردم شود و او را از اینطریق،انسان عادل و درست کاری بشناسند.
امام باقر(ع)در مورد عدالت زنان میفرماید:
همین که اهل حجاب و از خانوادههای محترم بود و از شوهر خویشاطاعت میکرد و از کارهای ناپسند و جلوهگریهای ناروا پرهیز داشت،عادل است. (42) در بعضی روایات،«فاسق»را کسانی میداند که به خاطر گناهانزشت علنی،در جامعه شلاق خورده،یا میان مردم مشهور به خلاف وبدکاری یا مورد سوءظن باشند. (43) البته معنای عدالت در یکنفر،آن نیست که در طول عمر،مرتکبگناهی نشده باشد،چرا که این ویژگی،تنها در انبیاء و اولیاء معصوماست،ولی همین که ما،در ظاهر،از او گناه بزرگی ندیده باشیم،کافیاست.
این نیز ناگفته نماند که:اگر کسی خود را عادل نمیداند،و حتی به مردم بگوید که من عادل نیستم،اما مردم او را عادل و با تقوا بشناسند،میتواند امام جماعتشود و مردم نیز میتوانند به او اقتدا کنند و اگرمردم،مایل به اقتدا باشند،نباید سرپیچی کند. (44) و حتی اگر پس ازنماز جماعت،معلوم شود که امام جماعت،عادل نبوده،نمازهایی را کهپشتسر او خواندهاند صحیح است و اعاده لازم نیست. (45)
با همه پاداشها و آثاری که برای نماز جماعت وجود دارد،برخی ازاین فیض بزرگ محرومند و با تاسف،شاهدیم که بسیاری، به آنبی اعتنا و کم رغبتاند و حتی در همسایگی مسجد به سر میبرند،ولیدر جماعت مسلمین حاضر نمیشوند و مسجدها،گاهی به صورتناراحت کننده و دردآوری خلوت است.
علتشرکت نکردن افراد در نمازهای جماعت،گوناگون است.
بعضی واقعا عذر دارند و دلیلشان پذیرفتنی است،ولی در بسیاری موارد،بهانههایی پوچ،بیشتر نیست.مروری به اینگونه دلایل و بهانههامیکنیم:
بعضی،از پاداشهای نماز جماعت،غافلند.
برخی،از بدرفتاری برخی نمازگزاران در مسجد،به نماز جماعتبی رغبت میشوند.
بعضی،تنها بد اخلاقی امام جماعت را،بهانه عدم شرکتخود قرارمیدهند و آنرا منافی با عدالت او به حساب میآورند.
بعضی،بخاطر همفکر نبودن امام جماعت،با دیدگاههای سیاسی آناننسبتبه موضوعات و اشخاص و...از شرکت در جماعت،دوریمیکنند.
بعضی،بخاطر مشغولیتهای اقتصادی و اجتماعی و گرفتاریهایروزمره،از پاداشهای عظیم نماز جماعت محروم میشوند.
بعضی،از برخورد سرد افراد مسجد،دلسرد میشوند و دیگرنمیروند.
بعضی،عیبهای بستگان و نزدیکان امام جماعت را به حساب اومیگذارند و او را قبول ندارند.
بعضی،شرکتخود را در نماز جماعتی را،مایه تقویت و بزرگ شدنپیشنماز در جامعه میدانند و از آن پرهیز دارند،بی آنکه دلیلی روشن بربیعدالتی امام جماعت داشته باشند.
بعضی،از روی غرور،حاضر نیستند در نماز جماعتیک امام جوانیا فقیرزاده،اما پاک و متعهد و لایق،شرکت کنند.
برخی هم،تنپرور و تنبلاند و در عبادات،بی حوصله و کسلاند ونماز جماعت را،بجای آنکه کار بدانند،بار میدانند و به سختیحاضرند دست از کارهای دیگر بکشند و به جمع مسلمانان در نمازبپوشندند.
بعضی نیز،از طول کشیدن نماز جماعت،از مسجد میگریزند.
بعضی نیز،از متولی یا دستاندرکاران مسجد،خوششان نمیآید،ازاین رو به نماز جماعت نمیآیند.
اینها گوشهای از علل سردی برخی نسبتبه حضور در نماز جماعتبود.
همانطور که دیدید،بیشتر اینها،بهانههایی غیر قابل اعتناست. اگر آگاهی و رشد دینی مردم به حدی برسد که عوامل یاد شده راکنار بگذارند،و با خلوص و همدلی،در صفوفی منظم کنار هم بنشینند،به پاداشهای عظیم جماعت،توجه داشته باشند،بدخلقی پیشنماز را،مغایر با عدالت او ندانند،گناه بستگان او را به حساب او نگذارند،و...به برکات و آثار مثبت فراوان این«گردهمایی دینی»
بیندیشند،خواهیم دید که مساجد،رونق بیشتری خواهد یافت و خلوتینمازهای جماعت،از میان خواهد رفت.
البته،صلاحیتهای علمی و اخلاقی پیشنماز،و محیط گرم وآموزنده بودن مساجد،و برخورد شایسته و احترامآمیز با شرکت کنندگان درنماز،به خصوص با جوانان و نوجوانان،میتواند سهم عمدهای در جذبآنان به مسجد،این کانون وحدت و معنویت داشته باشد.
سهم مسئولان فرهنگی،تبلیغی و تربیتی کشور نیز در این زمینه،مهماست.
اگر مربیان محترم و معلمان و پدران و مادران،خود در جماعتهاشرکت کنند و در برابر شاگردان و فرزندان به نماز بایستند،یا به مساجدبروند،الهام بخش دیگران نیز خواهد بود.
اگر مدارس،در کنار مساجد ساخته شود،برای حضور دانشآموزاندر نمازهای جماعت،تسهیلی به حساب میآید.
پینوشتها:
1- وسائل،ج 5 ص 375،کنز العمال،ج 8 حدیث 22799.
2- من لا یحضره الفقیه،ج 1 ص 377.
3- مستدرک الوسائل،ج 1 ص 488.
4- کنز العمال،ج 8 حدیث 22815 از پیامبر اسلام(ص).
5- کنزالعمال،ج 8 حدیث 22818 و 22827.
6- کنزالعمال،ج 8 ص 258.
7- مستدرک الوسائل،ج 1 ص 487،رساله حضرت امام،مسئله 1400.
8- مستدرک الوسائل،ج 1 ص 488.
9- کنزالعمال،ج 8 ص 256.
10- و اذا قاموا الی الصلوة قاموا کسالی(نساء،آیه 142).
11- مستدرک الوسائل،ج 1 ص 488.
12- همان مدرک.
13- همان مدرک،ص 689،وسائل،ج 5 ص 373.
14- سفینة البحار،ج 1،جماعت.
15- کنز العمال،ج 8 حدیث 22792.
16- توضیح المسائل امام(قدس سره)مسئله 1400.
17- توضیح المسائل امام(قدس سره)مسئله 1402.
18- وسائل،ج 5 ص 377.
19- کنزالعمال،ج 8 ص 255.
20- و21- سفینة البحار،ج 1،جماعت.
22- و23- من لا یحضره،ج 1 ص 377.
24- مستدرک الوسائل،ج 1 ص 490.
25- مستدرک الوسائل،ج 1 ص 491،وسائل،ج 5 ص 416.
26- وافی،ج 2 ص 177.
27- و28- مستدرک الوسائل،ج 1 ص 491.
29- وسائل ج 5 ص 417 و مستدرک،ج 1 ص 492.
30- اعراف،آیه 31.
31- نورالثقلین،ج 2 ص 19.
32- و33- مستدرک الوسائل،ج 1 ص 492.
34- من لا یحضر،ج 1 ص 381.
35- وافی،ج 1 ص 177،مستدرک الوسائل،ج 1 ص 492 و 493،وسائل،ج 4 ص 419.
36- من لا یحضر،ج 1 ص 378.
37- تحریر الوسیله،ج 1،بحث امام جماعت.
38- بحار،ج 75 ص 248.
39- بحار،ج 67 ص 1-
40- استبصار،ج 3 ص 12.
41- وسائل،ج 18 ص 291.
42- استبصار،ج 3 ص 13.
43- وسائل،ج 18 ص 295.
44- جواهر،ج 13 ص 277،تحریر الوسیله،ج 1،شرایط امام جماعت.
45- تحریرالوسیله،شرایط امام جماعت.
پرتوی از اسرار نماز صفحه 207 محسن قرائتی